سینماپرس: اولین اثر سینمایی «رضا مقصودی» در مقام کارگردان به یکی از مهمترین مسائل این روزهای جامعهی ایرانی، مسئلهی باروری و ازدیاد نسل، میپردازد. روایت پدیدهای اجتماعی در بستر زندگی روستایی که فارغ از نوع روایت، دوربین را از فضای شهر و زندگی شهری فاصله داده است. اما همین موضوع انگار دستمایهی تمسخر کاراکترهای اصلی نیز شده است و عوامزدگی خاصی در طراحی شخصیتها مشهود است.
داستان فیلم حول محور روایت ناصحیح از مواجههی خانوادهای روستانشین با یک مسئلهی ملی میچرخد. جدای از نگاه از بالای فیلمساز به روابط فطری رایج در زندگی روستایی، نوع مواجههی او با سوژهای که قصد طرح آن را دارد نیز تعجببرانگیز است. فیلم از همان تیتراژ ابتدایی نگاه خود به مسئله را فریاد میزند؛ طی سکانسهای متمادی مخاطب را به سخنان مسئولین دولتی در ادوار مختلف ارجاع میدهد و بازخورد مردمی با آنها را به گونهای سخیف به نمایش میگذارد؛ و خیلی زود دست خود را در نوع رویکرد به موضوع رو میکند.
گرچه فیلمساز سعی بر خلق کمدی موقعیت داشته و برای این مقصود از سینمای مبتذل پیش از انقلاب نیز وام گرفته است، اما عمدهی بار طنز فیلم را دیالوگهای آبنکشیده و و اداهای بلاوجه کاراکترهای آن به دوش میکشند. جدای از رویکرد معوجی که در «خجالت نکش» به مقولهی فرزندآوری تحویل مخاطب شد، شاید بتوان به چالش کشیدن نگاه مدرن شهری و دیدگاههای غلط اجتماعی نسبت به این موضوع را تنها توفیق فیلم دانست. این مسئله در کنار رویکرد شبه مصلحانهای که در انتهای فیلم اتخاذ میشود و عملاً مخاطب را در فهم نگاه فیلمساز به موضوع بلاتکلیف میگذارد، به وضوح نیاز سازندهی اثر به دانش مطالعهی اجتماع و پدیدههای اجتماعی را نمایان میسازد.
*احسان بختیاری
ارسال نظر